15 دلیل برای بد حجابی !
- چون میخوام مثل همه باشم، نمی خوام از مد عقب بمونم. (برعکس بالایی)
- چون بدحجابی گناه کبیره نیست (ر.ک کتاب گناهان کبیره آیت الله دستغیب!)
- چون وقتی فلان گناه رو از فلان باحجاب دیدم، دلم از حجاب زده شد.
- این همه گناه تو سطح شهر؛ چرا گیر دادین به حجاب من؟ هر وقت همه درست شدن منم باحجاب میشم.
- چون حجاب، یعنی ظلم به زن. چرا مردا باید آزاد باشن ولی خانم ها…
- آدم دلش باید پاک باشه، ظاهر مهم نیست.
- چون هوا گرمه و لباس بسته، منو کلافه میکنه.
- چون از هر چیزی که اجباری باشه بدم میاد و رعایتش نمی کنم!
- اتفاقاً حجابم، خیلی هم خوبه. نه افراط نه تفریط. من حد وسط هستم.
- به کسی ربطی نداره! موسی به دین خود، عیسی به دین خود.
بعید میدونم موردی دیگه باشه که ذکر نکردم، ولی به هر حال اگه کسی دلیل دیگه ای برای بدحجابی بلده، بگه اضافه می کنیم!
خب، حالا دلایل بالا رو یکی یکی بررسی می کنیم ببینیم منطقی و موجه هستند یا خیر:
1. چون دوست دارم “شیک پوش” باشم.
هر کسی کمترین آشنایی با اسلام داشته باشه، میدونه که این دین، نه تنها هیچ مشکلی با آراستگی و شیک پوشی نداره بلکه همواره به اون تاکید هم داشته. مسئله دقیقاً اینجاست که شیک پوشی (البته در حد نرمال و غیر افراطیش) و “درست پوشی” هیچ تناقض و تعارضی با هم ندارند، که بعضی ها میخوان دومی رو فدای اولی کنند!
درضمن، شیک پوشی برای بعضی ها، بیشتر یک بهانه است تا یک دلیل، وگرنه کیه که ندونه و نبینه که بسیاری از مدل های امروزی مو و لباس و آرایش، شیک که نیستند هیچ، خیلی هم چندش آور هستند!
مدل مو و لباس
2. چون از محدودیت بدم میاد، دوست دارم با لباس راحت تر، آزادانه به کارام برسم.
اگر واقعاً موضوع فقط، آزاد بودن دست و بال آدم، برای انجام کارهاست، باز بودن روسری و یقه و پوشیدن لباس های بدن نما چه کمکی به این موضوع می کنه؟
درضمن، با طراحی و عرضه ی انواع چادرهای ملی و دانشجویی و آستین دار و روسری های لبنانی و مقنعه های خبرنگاری و ساق دست ها و … واقعا کارها راحت شده. کما اینکه می بینیم زنان و دختران با حجاب، در تمام عرصه هایی که خواسته اند وارد شده اند و حجاب براشون مانعی نبوده.
اما اگر موضوع، بد بودن “محدودیت” و رهایی از اون هستش، باید به دوحرفی و یک بام و دو هوا بودن عزیزانی که این حرفو می زنند خندید و ازشون پرسید:
وقتی به پزشک مراجعه می کنید و جناب دکتر لیستی از غذاهای تحریمی(!) رو تحویلتون میده، آیا به دکتر هم میگید که من از محدودیت بدم میاد؟!
آیا وقتی برای رسیدن به اندام ایده آل، رژیم میگیرید و خوردن بسیاری از غذاهای خوشمزه رو برای خودتون ممنوع می کنید، این محدودیت نیست؟
آیا وقتی مانتویی می پوشید که از شدت تنگی و چسبندگی مجبورید دکمه هاشو یکی در میون، ببندید! این محدودیت، عیبی نداره؟
آیا وقتی ناخن های بلند می کارید و به تبع اون، بسیاری از کارهای روزمره رو نباید یا نمی تونید انجام بدید یا انجامشون مشکل میشه، این محدودیت نیست؟ (+)
وقتی برای قبولی در کنکور، بسیاری از برنامه های تفریحی رو برای خودت لغو می کنی، این محدودیت نیست؟
محاله آدم در زندگی هدفی داشته باشه و برای رسیدن به اون هدف، تن به محدودیت نده. فقط انسانهای بی هدف و بی برنامه هستند که از محدودیت فرار می کنند.
3. چون عاشق “تنوع” هستم، از یکدستی و تک رنگی خوشم نمیاد.
عیبی نداره! شما هر چه میخوای در منزل و محافل زنانه، متنوع باش. حتی اگر در اماکن عمومی این تنوع، در حد منطقی و معقول و منطبق بر معیارهای شرع باشه هیچ اشکالی نداره.
درضمن، همونطور که هر شرکت و کارخونه و اداره ای در هرکجای جهان یونیفرم (لباس متحد الشکل) مخصوص به خودشو داره و شما میدونی و می پذیری که اینجا، جای کار و فعالیته، نه جای تنوع و لباس مجلسی و جلب توجه و غیره، لطفا بپذیر که خیابون هم کم از اداره و شرکت نداره!
یونیفرم - لباس کار
صفحات: 1· 2