وظیمه ما درقبال گنـــــاهکاران...
مقام معظم رهبری درباره ی چگونگی انجام این وظیفه الهی می فرماید: «یکی از عواملی که در جامعه از بدی ها جلوگیری می کند، نهی از منکر و منکر ساختن منکر است. نگذاریم «منکر» «معروف» و «معروف» «منکر» شود.
هرگز نمی توان با خشم و خشونت جوانی را از گناه باز داشت. روح جوان بسیار آسیب پذیر است و در برابر برخورد قهر آمیز واکنش نشان می دهد؛ از این رو باید مواظب بود تا لطمه ای به شخصیت افراد وارد نشود
مواردیکه امر به معروف را مؤثرتر می کند
1- حسن برخورد:
قرآن مجید خطاب به پیامبر اکرم (صلی الله و علیه وآله) می فرماید: “ای پیغمبر! به بندگانم بگو که با مردم با نیکوترین وجه صحبت نمایند". (اسراء (17) آیه 53)
خداوند از حضرت موسی (علیه السلام) می خواهد با فرعونی که ادعای ربوبیت دارد، با نرمی و ملاطفت تکلم کند و به ایشان بگوید: آیا میل داری که پاکیزه شوی؟ آیا می خواهی تو را به راه خداوند هدایت کنم تا به درگاه او خاشع شوی؟ (نازعات (79) آیه 18 و 19)
هرگز نمی توان با خشم و خشونت جوانی را از گناه باز داشت. روح جوان بسیار آسیب پذیر است و در برابر برخورد قهر آمیز واکنش نشان می دهد؛ از این رو باید مواظب بود تا لطمه ای به شخصیت افراد وارد نشود. استفاده از جملاتی مانند “این عمل در شأن شما نیست” و “شأن شما بالاتر از این ها است"، “شما سرمایه های این مملکت هستید و جامعه و خانواده به شما امید دارد” بسیار مؤثر است.
2- در نظر گرفتن وضع روحی و روانی:
اصل مهم در هدایت و راهنمایی یا امر به معروف و نهی از منکر «مخاطب شناسی» است. هر مبلّغ، مربّی، معلّم و یا فردی که در موقعیت هدایت و تربیت قرار گرفته، لازم است پیش از هر اقدامی «مخاطب» خود را بشناسد، آن گاه بر پایه ویژگی های فکری، روحی و علمی مخاطب با وی سخن بگوید، تا زحمات و حرف هایش هدر نرود.
«مخاطب شناسی» بر پایه «ویژگی های» مخاطب سخن گفتن، یکی از خصایص و سنت های عملکردی همه پیام آوران آسمانی است، چنان که پیامبر (صلی الله و علیه وآله) می فرماید: «نحن معاشر الانبیاء نکلّم الناس على قدر عقولهم؛ (ثقة الاسلام كلینى، كافی، ج 1، ص 23) ما پیامبران با مردم به اندازه عقلشان صحبت می کنیم.»
در اجرای صحیح امر به معروف و نهی از منکر باید شرایط مخاطب را در نظر گرفت. اگر عصبانی است نمی توان نصیحت کرد. امام علی (علیه السلام) می فرماید: “برای دل های آدمیان، علاقه و اقبال و گاهی تنفر و ادبار است. هنگامی که می خواهید کاری را انجام دهید، از طریق علاقه اشخاص وارد شوید، زیرا هنگامی که کسی را مجبور بر کاری کنید، نابینا می شود". (امام على بن ابیطالب علیه السلام، نهج البلاغه، قصار 193) یعنی خود را به کوری و کری می زند.
یک نکته را نیز توجه کنیم و آن اینکه:
تنها به فکر عیوب دیگران و تذکر به آنها نباشیم، نسبت به عیوب دیگران و گناهان دیگران خیلی حساسیت ویژه به خرج ندهیم، تا از کسی غیبت می شنویم یا حرکت ناشایستی می بینیم سریع جبهه نگیریم که ای داد بی داد تو چقدر آدم بدی هستی و … در صورتی که همان خصلت ها را که در خودمان مشاهده می کنیم، کم یا زیاد؛ الان یا یک وقت دیگر؛ توی این عرصه یا عرصه دیگر، نسبت به آنها بی تفاوت هستیم.
ممکن است طمع من در یک چیزی بروز نکند و یک جای دیگر بروز کند، طمع هر کس به فراخور خودش است، ممکن است طمع او بر من آشکار شده است، ولی طمع من بر او آشکار نشده است، ولی برای خود من که آشکار است.
به هر حال خودمان از کبر و حرص و خصلت های بد خود که خبر داریم … اینها را وقتی در خود می بینیم به راحتی از آنها کنار می آییم، انگار نه انگار که می بینیم.
مقصود این نیست که تذکر ندهیم، امر به معروف نکنیم اما این نکته را همیشه در ذهن داشته باشیم که بار همه چیز بر روی زبان ما نیست، بار همه چیز بر اخم ما نیست، روی عمل ماست. بر روی وجود پاک ماست، بر روی نفوذ عمل ما است ، که اگر وجود ناب شد ، فروع و برکتش به دیگران می رسد.
اگر بر عیوب خودمان متمرکز شویم سر و صدایمان نسبت به جستجو در عیوب دیگران کم می شود …
خیلی اوقات خوب است که نسبت به عیوب دیگران تغافل و تجاهل کنیم …می بینیم، ولی نمی بینیم. انگار نه انگار، زود ازش رد شویم، خبر داریم خودمان را به بی خبری می زنیم. مگر هر چی عیب از دیگران دیدیم باید اعلام کنیم که ما می دانیم؟
ممکن است بگویید که امر به معروف و نهی از منکر واجب است!
منکر این موضوع نمی شویم، همان طور که در بالا به این امر متذکر شده ایم اما باید بدانیم که امر به معروف این جور نیست که بنشینید و عیوب مردم را شمارش کنید … امر به معروف کردن تنها با زبانمان نیست، آن هم زبانی تند و خشن و تیز.
حواسمان باشد اگر صد عیب دیده می شود ، باید به اصلی ترینش تذکر داد … مگر می شود یک جا همه عیب ها برطرف شود؟ باید یکی یکی و اصلی ترین شان را برطرف کرد …. چنانچه شیطان صد گره می زند … باید این گره ها یکی یکی باز شود تا مشکل حل شود.
به رفیقت هم بخواهی تذکر بدهی تذکرت باید با مدارا و مهربانی باشد، و آن تذکری را بدهید که عملی باشد و آن را پیش ببرد.
خدای تعالی هم با ما همین گونه رفتار می کند … ده ها عیب ما را پوشانده است و دیگران متوجه نیستند.
اگر نسبت به عیوب خودمان متمرکز بشویم، جدی بشویم، عمیق شویم اون موقع نیت و عمل ما لطیف می شود. نورانی می شود، اصلاً خود عملمان، خود آرامشمان دیگران را به خیر دعوت می کند. «کونوا دعاه الناس به غیر السنتکم» می شویم.
مگر داستان کسی که مرتکب فلان عمل شنیع شده بود را به یاد نداریم که می آید خدمت رسول خدا صلی الله و علیه و آله …. حضرت می فرمایند: شاید خواب دیدی، خیال کردی و …. مرتب می خواهند که گناه او را بپوشانند … خود طرف اعتراف می کند و حضرت تا جایی که بشود نادیده می گیرند …
چه خوب می شد ما آدم ها هم یاد بگیریم هی یقه یکدیگر را نگیریم، تنهادر جستجوی عیب مردم نباشیم …
باز هم متذکر می شوم که مقصود این نیست که تذکر ندهیم، امر به معروف نکنیم اما این نکته را همیشه در ذهن داشته باشیم که بار همه چیز بر روی زبان ما نیست، بار همه چیز بر اخم ما نیست، روی عمل ماست. بر روی وجود پاک ماست، بر روی نفوذ عمل ما است ، که اگر وجود ناب شد ، فروع و برکتش به دیگران می رسد.
منبع:تبیان
صفحات: 1· 2